معنی ارادتمند – فرهنگ معین و عمید فروردین 31, 1403فروردین 31, 1403 از پیام غلامرضاییفهرست مطالب Toggleمعنی ارادتمند در فرهنگ عمیدمعنی ارادتمند در فرهنگ معینمعنی ارادتمند در فرهنگ عمید ۱. دارای صمیمیت و دوستی بسیار. ۲. عنوانی که شخص هنگام حرف زدن از خود برای اظهار تواضع به خود میدهد: ارادتمند بسیار مشتاق شما هستم.معنی ارادتمند در فرهنگ معین (اِ دَ مَ) [ ع – فا. ] (ص مر.) آن که ارادت می ورزد، مخلص .مطالب مشابه » معنی اجور – فرهنگ معین و عمید » معنی احتراق – فرهنگ معین و عمید » معنی احداث – فرهنگ معین و عمید » معنی احسنت – فرهنگ معین و عمید » معنی احماض – فرهنگ معین و عمید » معنی اخت – فرهنگ معین و عمید