معنی ابهل – فرهنگ معین و عمید

معنی ابهل در فرهنگ عمید

درختی از خانوادۀ سرو که در جنگل‌های شمال ایران می‌روید و میوۀ آن مصرف دارویی دارد؛ سرو کوهی؛ مای‌مرز.

معنی ابهل در فرهنگ معین

(اِ هِ یا اُ هُ یا اَ هَ) [ ع . ] (اِ.) یکی از گونه های سرو کوهی جزو تیرة ناژویان که در جنگل های شمال ایران موجود است . ارتفاعش یک تا دو متر است و دارای شاخه های متعدد نامنظم است . برگ هایش پایا، متقابل ، فشرده به هم در چهار ردیف می باشد. میوه اش به بزرگ

دیدگاهتان را بنویسید