ممعنی ابن – فرهنگ معین و عمیدپیام غلامرضایی10 ماه قبلبدون دیدگاهفهرست مطالب Toggleمعنی ابن در فرهنگ عمیدمعنی ابن در فرهنگ معینمعنی ابن در فرهنگ عمید فرزند ذکور؛ پسر. * ابنعم: [قدیمی] پسرعمو.معنی ابن در فرهنگ معین ( اِ) [ ع . ] (اِ.)1 – فرزند نرینه ، پسر. 2 – پسر، یکی از اصول سه گانة مسیحی ، پدر، پسر، روح القدوس .اشتراک گذارینوشته قبلمعنی آژیریدن – فرهنگ معین و عمیدآیتم بعدیمعنی اجماع – فرهنگ معین و عمیددیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخنشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند * ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.