معنی ابلیس – فرهنگ معین و عمید

معنی ابلیس در فرهنگ عمید

در ادیان سامی، موجودی که باعث رانده شدن آدم و حوا از بهشت شد؛ مظهر شر و بدی که انسان را گمراه می‌کند؛ عزازیل: از ابلیس هرگز نیاید سجود/ نه از بدگهر نیکویی در وجود (سعدی۱: ۹۸). δ پس از آفریده شدن آدم همۀ فرشتگان به امر خداوند او را سجده کردند، مگر ابلیس که سرپیچی کرد و به این سبب رانده و ملعون شد.

معنی ابلیس در فرهنگ معین

( اِ) [ معر. ] (اِ.) شیطان ، اهریمن . ج . ابالیس و ابالسه .

دیدگاهتان را بنویسید