معنی ابر – فرهنگ معین و عمید

معنی ابر در فرهنگ عمید

۱. (هواشناسی) بخارهای غلیظ‌شده یا تودۀ قطرات آب و ذرات یخ معلق در جو که از آن‌ها باران، برف، و تگرگ می‌بارد: تا نگرید ابر کی خندد چمن / تا نگرید طفل کی جوشد لبن (مولوی: ۶۷۸)، ابر ا گر آب زندگی بارد / هرگز از شاخ بید بر‌نخوری (سعدی: ۶۱).

۲. اسفنج دریایی یا مصنوعی که برای شست‌وشو، تمیز کردن، و مانند آن به کار می‌رود.

* ابر استراتوس: (هواشناسی) نوعی ابر باران‌زا به شکل نوار دراز.

معنی ابر در فرهنگ معین

( اَ ) (اِ.) 1 – تودة عظیم بخار آب ، میغ ، سحاب . 2 – اسفنج دریایی یا مصنوعی که با آن مثل یک کیسه یا لیف بدن را شستشو دهند؛ ابر حمام .

دیدگاهتان را بنویسید