معنی آهستگی – فرهنگ معین و عمید

معنی آهستگی در فرهنگ عمید

۱. آهسته بودن.

۲. درنگ؛ طمٲنینه.

۳. وقار؛ متانت؛ سنگینی: ز بالا و دیدار و آهستگی / ز بایستگی، هم ز شایستگی (فردوسی: ۱/۱۸۵).

۴. آرامی؛ کُندی: یکی گفتش که بس آهسته‌کاری / بدین آهستگی بر خر چه داری؟ (عطار۱: ۱۹۱).

۵. [قدیمی] بردباری؛ صبر.

معنی آهستگی در فرهنگ معین

(هِ تِ)(حامص .) 1 – کندی . 2 – درنگ . 3 – ملایمت ، مدارا. 4 – وقار. 5 – شکیبایی .

دیدگاهتان را بنویسید