معنی آف – فرهنگ معین و عمید

معنی آف در فرهنگ عمید

۱. مهر؛ خور؛ خورشید.

۲. آهوی مشک.

معنی آف در فرهنگ معین

( اُ ) [ ع . ] (صت .)کلمه ای است که به هنگام اظهار افسرد گ ی ،نفرت و کراهت استعمال کنند.

دیدگاهتان را بنویسید