ممعنی آفل – فرهنگ معین و عمیدپیام غلامرضایی10 ماه قبلبدون دیدگاهفهرست مطالب Toggleمعنی آفل در فرهنگ عمیدمعنی آفل در فرهنگ معینمعنی آفل در فرهنگ عمید ۱. فرورونده. ۲. ناپدیدشونده. ۳. غروبکننده.معنی آفل در فرهنگ معین (فِ) [ ع . ] (اِفا.) فرو شونده ، غروب کننده . ج . آفلین .اشتراک گذارینوشته قبلمعنی آژیریدن – فرهنگ معین و عمیدآیتم بعدیمعنی اجماع – فرهنگ معین و عمیددیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخنشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند * ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.