ممعنی آشکارساز – فرهنگ معین و عمیدپیام غلامرضایی1 سال قبلبدون دیدگاهفهرست مطالب Toggleمعنی آشکارساز در فرهنگ عمیدمعنی آشکارساز در فرهنگ معینمعنی آشکارساز در فرهنگ عمید دستگاهی برای نمایان کردن چیزهای نامرئی بهوسیلۀ آثار آنها؛ آشکارسازنده؛ هویداکننده.معنی آشکارساز در فرهنگ معین (ش ِ) (اِفا. اِمر.) اسبابی که وجود جریان های برق مغناطیسی را ظاهر می سازد.اشتراک گذارینوشته قبلمعنی آژیریدن – فرهنگ معین و عمیدآیتم بعدیمعنی اجماع – فرهنگ معین و عمیددیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخنشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند * ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.