مصفحه نخستمعنی کلماتمعنی آسی – فرهنگ معین و عمیدمعنی کلماتمعنی آسی – فرهنگ معین و عمیدپیام غلامرضایی7 ماه قبلبدون دیدگاهفهرست مطالب Toggleمعنی آسی در فرهنگ عمیدمعنی آسی در فرهنگ معینمعنی آسی در فرهنگ عمید جراح؛ پزشک: نوشدارو و مفرح که جُوی فعل نکرد / هم بدان آسی آسیمهنظر بازهید (خاقانی: ۱۶۴).معنی آسی در فرهنگ معین [ ع . ] (ص .) اندوهگین ، غمگین .اشتراک گذارینوشته قبلمعنی آژیریدن – فرهنگ معین و عمیدآیتم بعدیمعنی اجماع – فرهنگ معین و عمیددیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخنشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند * ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.