معنی آسوده در فرهنگ عمید
۱. آرام؛ آرامگرفته.
۲. فارغ؛ آسایشیافته؛ دارای آسایش؛ آنکه در حال استراحت است؛ بیدرد؛ بیغم؛ نگهداریشده؛ حفظشده؛ محفوظ؛ درامان.
معنی آسوده در فرهنگ معین
(دِ) (ص مف .)1 – خستگی در کرده . 2 – آرام گرفته ، 3 – فارغ . 4 – خوش ، شادمان . 5 – تنبل ، بی کاره . 6 – بی رنج ، بی تعب . 7 – بهره مند.