معنی آرام جو در فرهنگ عمید
۱. آرامشجو؛ آرامشخواه.
۲. آشتیخواه؛ صلحطلب: یکی پهلوان خواستی نامجوی / خردمند و بیدار و آرامجوی (فردوسی: ۶/۲۱۸).
۱. آرامشجو؛ آرامشخواه.
۲. آشتیخواه؛ صلحطلب: یکی پهلوان خواستی نامجوی / خردمند و بیدار و آرامجوی (فردوسی: ۶/۲۱۸).