معنی آتشی در فرهنگ عمید
۱. به رنگ آتش؛ سرخ تیره.
۲. [عامیانه، مجاز] بسیارخشمگین؛ تند.
۳. [مجاز] سوزان.
۴. (اسم) (زیستشناسی) = گُل * گل سرخ
۵. پختهشده با آتش: سیبزمینی آتشی.
۶. [قدیمی] نوعی کهربای زردرنگ.
۱. به رنگ آتش؛ سرخ تیره.
۲. [عامیانه، مجاز] بسیارخشمگین؛ تند.
۳. [مجاز] سوزان.
۴. (اسم) (زیستشناسی) = گُل * گل سرخ
۵. پختهشده با آتش: سیبزمینی آتشی.
۶. [قدیمی] نوعی کهربای زردرنگ.