معنی اخم – فرهنگ معین و عمید

معنی اخم در فرهنگ عمید

۱. چین و شکنی که هنگام نارضایتی، عصبانیت، یا فکر کردن بر پیشانی و ابرو می‌افتد.

۲. ترش‌رویی.

* اخم کردن: (مصدر لازم) چین و شکن انداختن بر پیشانی و ابرو هنگام نارضایتی، عصبانیت، یا فکر کردن.

* اخم‌وتخم: [عامیانه] خشم همراه با ترش‌رویی.

معنی اخم در فرهنگ معین

( اَ) (اِ.) اخمه ، آژنگ ، ترشرویی ، درهم کشیدگی ابرو از اوقات تلخی و بدحالی . ؛~ ~کسی توی هم بودن (عا.) عبوس بودن ، ترشرو بودن .

دیدگاهتان را بنویسید