معنی استدلالی در فرهنگ عمید

۱. مربوط به استدلال.

۲. [مقابلِ کشفی و شهودی] مبتنی بر دلیل و استدلال: حرف‌های استدلالی.

۳. (اسم، صفت) کسی که همواره به دلیل و استدلال تمسک می‌جوید؛ طرف‌دار منطق و استدلال.

۴. فیلسوف: پای استدلالیان چوبین بُوَد / پای چوبین سخت بی‌تمکین بُوَد (مولوی: ۱۲۱).

اشتراک گذاری
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *