معنی اجتماع در فرهنگ عمید
١. دور هم گرد آمدن؛ به هم پیوستن؛ جمع شدن.
۲. (اسم) = جامعه
۳. (اسم) گروهی از مردم که در یک جا جمع شده باشند.
معنی اجتماع در فرهنگ معین
(اِ تِ) [ ع . ] (مص ل .) 1 – گرد هم آمدن ، جمع شدن . 2 – مقارنة ماه و آفتاب ، زمانی که ماه و آفتاب در یک برج و یک درجه و یک دقیقه جمع شوند.