ممعنی اجازه نامه – فرهنگ معین و عمیدپیام غلامرضایی12 ماه قبلبدون دیدگاهفهرست مطالب Toggleمعنی اجازه نامه در فرهنگ عمیدمعنی اجازه نامه در فرهنگ معینمعنی اجازه نامه در فرهنگ عمید جواز؛ پروانه.معنی اجازه نامه در فرهنگ معین ( ~. مِ) [ ع – فا. ] (اِمر.) پروانه ، جواز.اشتراک گذارینوشته قبلمعنی آژیریدن – فرهنگ معین و عمیدآیتم بعدیمعنی اجماع – فرهنگ معین و عمیددیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخنشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند * ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.