ممعنی ابوی – فرهنگ معین و عمیدپیام غلامرضایی10 ماه قبلبدون دیدگاهفهرست مطالب Toggleمعنی ابوی در فرهنگ عمیدمعنی ابوی در فرهنگ معینمعنی ابوی در فرهنگ عمید پدر: ابوی من، ابوی شما.معنی ابوی در فرهنگ معین (اَ بَ) [ ع . ] (ص نسب .) 1 – پدری . 2 – (عا.) پدر.اشتراک گذارینوشته قبلمعنی آژیریدن – فرهنگ معین و عمیدآیتم بعدیمعنی اجماع – فرهنگ معین و عمیددیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخنشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند * ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.