ممعنی آکنده – فرهنگ معین و عمیدپیام غلامرضایی1 سال قبلبدون دیدگاهفهرست مطالب Toggleمعنی آکنده در فرهنگ عمیدمعنی آکنده در فرهنگ معینمعنی آکنده در فرهنگ عمید ۱. پرکردهشده؛ انباشته. ۲. [قدیمی، مجاز] چاق؛ فربه.معنی آکنده در فرهنگ معین (کَ دِ) (ص مف .) 1 – انباشته ، پر. 2 – میان از چیزی پُر شده . 3 – پوشیده ، مخفی . 4 – دفن شده . 5 – منقش .اشتراک گذارینوشته قبلمعنی آژیریدن – فرهنگ معین و عمیدآیتم بعدیمعنی اجماع – فرهنگ معین و عمیددیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخنشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند * ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.