ممعنی آویزان – فرهنگ معین و عمیدپیام غلامرضایی10 ماه قبلبدون دیدگاهفهرست مطالب Toggleمعنی آویزان در فرهنگ عمیدمعنی آویزان در فرهنگ معینمعنی آویزان در فرهنگ عمید ۱. آویخته؛ معلق. ۲. (قید) در حال آویختگی. ۳. طفیلی؛ مزاحم. ۴. [عامیانه] غمگین. ۵. در حال دعوا؛ گلاویز.معنی آویزان در فرهنگ معین (ص فا.) 1 – معلق ، آویخته . 2 – در حال جنگ و گریز.اشتراک گذارینوشته قبلمعنی آژیریدن – فرهنگ معین و عمیدآیتم بعدیمعنی اجماع – فرهنگ معین و عمیددیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخنشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند * ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.