معنی آویختن – فرهنگ معین و عمید

معنی آویختن در فرهنگ عمید

۱. آویزان کردن؛ آویخته ساختن.

۲. (مصدر لازم) آویزان شدن؛ آویخته شدن.

۳. به چیزی چنگ انداختن.

۴. به چیزی متوسل شدن.

۵. جنگ کردن؛ گلاویز شدن.

معنی آویختن در فرهنگ معین

(تَ) [ په . ] 1 – (مص م .) آویزان کردن . 2 – فرو گذاشتن ، پایین انداختن . 3 – حمایل کردن . 4 – دار زدن . 5 – (مص ل .) آویزان شدن . 6 – جنگیدن . 7 – چنگ زدن ، تمسک جستن .

دیدگاهتان را بنویسید