معنی آهنجیدن در فرهنگ عمید
کشیدن؛ درآوردن؛ بیرون کشیدن؛ برکشیدن؛ برکندن؛ آختن؛ آهختن. خوب گفتن پیشه کن با هرکسی / کاین برون آهنجد از دل بیخ کین (ناصرخسرو: ۱۱۹).
معنی آهنجیدن در فرهنگ معین
(هَ دَ) [ په . ] (مص م .)1 – بیرون آوردن . 2 – کندن ، برکندن .