معنی آمد در فرهنگ عمید
۱. اقبال؛ میمنت؛ فرخندگی.
۲. (اسم) [مجاز] حاصل.
۳. (بن ماضیِ آمدن) = آمدن
۴. آمده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): پیامد، پیشامد، سرآمد، درآمد.
۵. آمدن (در ترکیب با کلمۀ دیگر): خوشامد.
* آمدورفت:
۱. آمدن و رفتن؛ ایابوذهاب.
۲. مراوده؛ دیدوبازدید.
* آمدوشد: = * آمدورفت
معنی آمد در فرهنگ معین
(اَ مَ) [ ع . ] ( اِ.) 1 – نهایت ، پایان . 2 – اجل .