معنی آلیاژ – فرهنگ معین و عمید فروردین 28, 1403فروردین 28, 1403 از پیام غلامرضاییفهرست مطالب Toggleمعنی آلیاژ در فرهنگ عمیدمعنی آلیاژ در فرهنگ معینمعنی آلیاژ در فرهنگ عمید مخلوط دو یا چند فلز از طریق ذوب کردن که خود خاصیت فلزی دارد.معنی آلیاژ در فرهنگ معین [ فر. ] ( اِ.) جسمی که از ترکیب دو یا چند فلز به وسیلة ذوب کردن ، به دست می آید تا مقاومت آن ها بیشتر گردد.مطالب مشابه » معنی احاله – فرهنگ معین و عمید » معنی احتکار – فرهنگ معین و عمید » معنی احراز – فرهنگ معین و عمید » معنی احق – فرهنگ معین و عمید » معنی احوال پرسی – فرهنگ معین و عمید » معنی اخترمه – فرهنگ معین و عمید