معنی آشکوخیدن – فرهنگ معین و عمید

معنی آشکوخیدن در فرهنگ عمید

۱. به سر درآمدن و افتادن؛ سکندری خوردن؛ لغزیدن: آشکوخد بر زمین هموارتر / همچنان چون بر زمین دشخوارتر (رودکی: ۵۳۶).

۲. خطا کردن.

معنی آشکوخیدن در فرهنگ معین

(اِ دَ) (مص ل .) 1 – لغزیدن . 2 – سکندری رفتن .

دیدگاهتان را بنویسید