معنی آشفتن در فرهنگ عمید
۱. آشفته شدن.
۲. پریشان شدن؛ شوریده شدن؛ اضطراب.
۳. از حالت طبیعی خارج شدن امور؛ از بین رفتن سامان کارها.
۴. [قدیمی] خشمگین شدن.
معنی آشفتن در فرهنگ معین
(شُ تَ) (مص ل .) 1 – پریشان شدن . 2 – مختل شدن امور. 3 – خشم گرفتن . 4 – به هیجان آمدن . 5 – شورش کردن . 6 – شیفته شدن . 7 – رنجیدن .