معنی آرامی – فرهنگ معین و عمید

معنی آرامی در فرهنگ عمید

۱. مربوط به آرام: قوم آرامی. δ بنابر روایات، آرام پسر پنجم سام‌بن نوح بوده است.

۲. زبانی از خانوادۀ زبان‌های حامی ـ سامی که اکنون جمعی از مسیحیان سُریانی در حوالی موصل به آن تکلم می‌کنند.

معنی آرامی در فرهنگ معین

(ص نسب .) قومی از قبایل سامی نژاد که نسبشان به «آرام » (اِرَم ) پسر سام بن نوح می رسد. این قوم در قرن دوازده ق .م . به سرزمین های سوریه و شمال بین النهرین حمله بردند و بر دمشق و حلب دست یافتند. زبان منسوب به این قوم را زبان آرامی گویند.

دیدگاهتان را بنویسید