ممعنی ابرنجک – فرهنگ معین و عمیدپیام غلامرضایی1 سال قبلبدون دیدگاهفهرست مطالب Toggleمعنی ابرنجک در فرهنگ عمیدمعنی ابرنجک در فرهنگ معینمعنی ابرنجک در فرهنگ عمید برق؛ رعدوبرق؛ صاعقه: صحرای بینبات پر از خشکی / گویی که سوختهست به ابرنجک (دقیقی: ۱۰۳).معنی ابرنجک در فرهنگ معین (اَ رَ جَ) (اِ.) برق ، صاعقه .اشتراک گذارینوشته قبلمعنی آژیریدن – فرهنگ معین و عمیدآیتم بعدیمعنی اجماع – فرهنگ معین و عمیددیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخنشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند * ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.