ممعنی آواره – فرهنگ معین و عمیدپیام غلامرضایی1 سال قبلبدون دیدگاهفهرست مطالب Toggleمعنی آواره در فرهنگ عمیدمعنی آواره در فرهنگ معینمعنی آواره در فرهنگ عمید ۱. گمگشته. ۲. سرگشته؛ سرگردان. ۳. بیخانمان؛ دربهدر. ۴. دور از وطن.معنی آواره در فرهنگ معین (اِ رِ یا رَ) [ معر. ] (اِ.) دفتر حسابی که حساب های پراکندة دیوانی را در آن نویسند؛ اوارجه ، اوارج .اشتراک گذارینوشته قبلمعنی آژیریدن – فرهنگ معین و عمیدآیتم بعدیمعنی اجماع – فرهنگ معین و عمیددیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخنشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند * ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.